آغاز ترک الگوی آمریکایی توسط پژوهشگران، دانشمندان و دانشگاه ها!

ساخت وبلاگ

مهدی لطفی پناه

آغاز ترک الگوی آمریکایی توسط پژوهشگران، دانشمندان و دانشگاه ها!

(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک: ۲۵۹): مهدی لطفی پناه؛ مدیر اداره اطلاع رسانی و کتابخانه تخصصی پژوهشگاه رویان: در ماه دسامبر سال ۲۰۱۲ میلادی، برای نخستین بار و با ابتکار انجمن زیست شناسی سلولی آمریکا[۱]، بیانیه ای با عنوان دورا[۲](بیانیه ارزیابی تحقیقات علمی) در شهر سانفرانسیسکوی ایالات متحده آمریکا به همراه گروهی از ناشران و سردبیران نشریات علمی بنیان نهاده شد. بیانیه ای که با حضور ۳۹۷ نفر از شخصیت های برجسته و مشهور و هشتاد و هفت مؤسسۀ علمی به امضاء رسید. اگرچه باید به این موضوع نیز اشاره شود که یکی از نام های برجسته حوزه علم، یعنی نشریه علمی نیچر[۳] آن را امضاء نکرد! بیانیه ای که در آن تأکید بر توقف استفاده از شاخص ضریب تأثیر[۴] نشریات در داوری مطالب علمی پژوهشگران می کند. پس از بیانیه دورا مباحث علمی جالبی در میان جامعۀ علمی جهان پیرامون وضعیت استفاده از ضریب تأثیر آغاز شد. ضریبی که در دهه ۱۹۵۰ میلادی توسط فردی به نام یوجین گارفیلد[۵] - بنیانگذار مؤسسه تامسون رویترز در فیلادلفیای آمریکا- طراحی و به جامعه علمی معرفی شد تا به عنوان ابزاری برای ارزیابی و ارزش گذاری نشریات علمی به کار برده شود. در مراحل اولیه، شاخص ضریب تأثیر، در حوزه های متعدد علمی و دانشگاهی شامل: تصمیم پژوهشگران و انتشارات در چاپ مقالات، تشویق و ترفیع، استخدام و اخراج، کسب جوایز علمی، حقوق و دستمزد و اعطای کمک هزینه های تحصیلی به پژوهشگران تأثیر شگرفی بر جای گذاشت و هنوز هم بسیاری از نشریات علمی هستند که با افتخار، عدد شاخص ضریب تأثیر نشریه خود را به عنوان نمادی از اعتبار در صفحه اول خود ذکر می کنند؛ نمایش ضریب تأثیر و افتخار به آن محدود به نشریات علمی نمی شود و دانشمندان حوزه های گوناگون نیز این شاخص را در همه رزومه های علمی خود برجسته و از نکات جالب توجه و روشن می دانند و به آن می بالند.

امّا باید به این موضوع مهم اشاره کرد که شاخص ضریب تأثیر به مانند گذشته اعتبار چندانی ندارد و بسیاری از دانشمندان، متخصصان و مدیران حوزه های علمی و علم سنجی به آن انتقاد جدّی دارند؛ چرا که موجبات سوءگیری شدید علیه فرهنگ، زبان، جامعه و همچنین موارد و موضوعات زیر مجموعه و خاص علمی می شود؛ شاخصی که توسط یک زبان شناس ایجاد شد و نتوانست بستری یکنواخت برای محاسبه علم در نشریات علمی فراهم سازد. اشکالات و مسائل غیر قابل حل این شاخص محدود نیستند. به طور مثال: گاهاً این نوع از ارزیابی محدود به نشریات انگلیسی زبان است و نشریاتی که به زبان انگلیسی نگارش می شوند، ماهانه منتشر می شوند، برخط[۶] هستند، دسترسی آزاد[۷] دارند و یا از نوع مقالات مروری[۸] هستند بیشتر استناد[۹] دریافت می کنند؛ موضوعات مطرح شده برای دریافت استناداتِ بیشتر، به سادگی قابل دستکاری هستند. علاوه بر این، در برخی از نشریات سیاست های تحریریه نیز می تواند موجبات انحراف فاکتورهای ضریب تأثیر را همچون خود استنادی[۱۰] نشریات فراهم سازد؛ موضوعی که پژوهشگران را وادار می کند تا مقالات مشابه در همان نشریه را هم ارجاع دهند. استراتژی هوشمندانه دیگر این است که یک نشریه و یا یک پژوهشگر، مطالبی را که انتظار می رود استناد بیشتری دریافت کنند و یا تمایل دارد استناد بیشتری بگیرد، در اوایل سال تقویمی منتشر کند. قطعاً این موضوع زمان بیشتری برای جمع آوری استناد فراهم می کند. شیوه معمول دیگر که پیش از انتشار به وقوع می پیوندد، ترغیب نویسندگان برای استناد به مقاله یا مقاله ای خاص از سوی داوران و به سبب فشار سردبیران نشریات است تا ضریب تأثیر نشریه بالا رود و یا فرد خاصی استناد بیشتری دریافت کند.

«دورا» تنها بیانیه ای بود که در انتقال اینچنین پیام هایی به جامعه علمی بسیار موفّق عمل کرد و ایجاد فشار بر مؤسسه تامسون رویترز را برای کاهش سوء استفاده های مکرر در سال های اخیر دوچندان کرده است. بر اساس گزارش های بسیاری که مکرراً حتّی از سوی مؤسسه تامسون رویترز اعلام می شود تعداد زیادی از نشریات علمی به دلیل تقلب برای کسب امتیاز بالاتر از فهرست به اصطلاح معتبر نشریات خارج شده اند که بیشترین دلیل محرومیت ها خود استنادی بیش از حد و توده سازی استنادات در یکجا[۱۱] بوده است. بیانیه «دورا» پیام بسیار محکمی است که به سران سازمان ها و مؤسسات علمی داده شد و اطلاع رسانی درباره این موضوع امری است حیاتی که نیازمند توجه بیش از پیش جامعه علمی ایران، جهان و مسئولین است. باید دانست که یک سنجش اثر علمی زمانی عادلانه و ممکن است که مؤسسات غیرانتفاعی رهبری ایجاد یک ساز و کار شفاف برای توسعه و حفظ دسترسی به اطلاعات شامل ابزارهای رتبه بندی تخصصی انعطاف پذیر را فراهم سازند.

شاخص ضریب تأثیر، به دلیل حمایت از مقالات مروری و عدم وجود امکانی دقیق برای میزانی مطلوب، نسبت به مقالات اوریجینال، شاخصی شکست خورده به نظر می رسد؛ شاخصی که به طور ناخواسته و ناروا تحت تأثیر آمارها و داده های خارج از محدوده است. شاخصی که در بررسی دوره ای کوتاه، اهمیت دراز مدت یک مقاله را بیان می کند!

باید توجه داشت اگر چه بیانیه دورا معضلات و ناتوانی های مربوط به ضریب تأثیر را تشخیص داده است و در سال ۲۰۱۷ میلادی تعداد امضاء های انفرادی آن به بیش از ۱۲۸۰۰ مورد و تعداد سازمان های علمی موافق به بیانیه به بیش از ۸۷۲ امضاء رسید، امّا وظیفه جامعه جهانی علمی پیگیری و بر طرف کردن مسائل پیش روی اثر واقعی تأثیر علمی است؛ چرا که شاخص ضریب تأثیر گارفیلد نمی تواند جایگزین و آشکار کننده میزان کیفیت مطالب علمی باشد.

برخی از سازمان های موافق و امضاء کننده بیانیه «دورا»، کتابخانه بریتانیا[۱۲]، نیچر ریسرچ[۱۳]، بایومد سنترال[۱۴] (ناشر علمی حامی دسترسی آزاد با بیش از ۲۵۰ نشریه علمی در انگلستان که کلیه مقالات آن به صورت برخط انتشار می یابند) هستند.

 در اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی دانشگاه ها و سرمایه گذاران هلندی در امر پژوهش، سامانه جدید تشخیص پژوهش و پاداش برای پژوهش بر اساس اصول دورا را به طور رسمی معرفی کردند. همچنین در همین تاریخ آژانس تحقیقات ملی فرانسه[۱۵] که بزرگترین آژانس علوم بنیادی در اروپا می باشد، سامانه ارزیابی فردی- پژوهشی محققان را بر اساس اصول دورا معرفی کرد.

دلیل چرخش و حرکت سریع این کشورها و نگاه آگاهانه آنها به بیانیه «دورا» و توجه به اصول آن، احساس نیاز و تأمین بهینه بودجه مؤسسات دانشگاهی، نشریات و بسیاری موارد کوچک و بزرگی است که ناآگاهانه و بی دلیل در گذشته به سوی آنها قدم بر می داشتند.

برخی از دلایل مهم برای اجرای طرحی نوین در عرصه ارزیابی کیفیت پژوهش شامل موارد زیر می باشد:

نیاز به حذف معیار های مبتنی بر نشریه شامل ضریب تأثیر، تأمین اعتبار، تشخیص صحیح در جهت ارتقاء به موقع پژوهشگران؛

نیاز به ارزیابی تحقیقات بر اساس شایستگی های پژوهش و نه بر اساس نشریه ای که پژوهش در آن انتشار می یابد؛

نیاز به سرمایه گذاری بر روی فرصت های فراهم شده از انتشارات برخط؛

نیاز به رفع موانع غیر ضروری در انتشار مطالب علمی از جمله محدودیت تعداد کلمات، اشکال و منابع استفاده شده در مقالات و کشف شاخص ها و عوامل مؤثر جدید.

بر اساس همین دلایل، بسیاری از سازمان های تأمین مالی، شتاب دهنده ها و مراکز رشد جهان، مؤسسات، ناشران و پژوهشگران از مشوقین اصلی بهبود ارزیابی های علمی هستند؛ چنین اقداماتی همواره از سوی ذینفعان در حال گسترش است تا این حرکت جدید علمی را به سمت رویکردهایی پیچیده تر و پرمعناتر سوق دهند.

امضاء کنندگان «بیانیه سانفرانسیسکو» (دورا) شیوه های ارزیابی در پژوهش را به ویژه برای مؤسسات علمی- تحقیقاتی اینگونه بیان می کند:

در هنگام استخدام، تصدی، ارتقاء، تعیین پژوهشگر برجسته و به ویژه پژوهشگران تازه وارد صریح و قاطع عمل کنید؛ مؤسسات به کیفیت مطالب و محتوی علمی مقاله توجه کنند و نه به هویت نشریه ای که مقاله در آن انتشار یافته است. چرا که محتوی مهم تر از شاخص های فعلی است.

برای ارزیابی پژوهش، ارزش و تأثیر همه خروجی های تحقیق از جمله مجموعه داده ها و نرم افزارها را در نظر بگیرید و علاوه بر تحقیقات منتشر شده، شاخص ها و معیارهای کیفی که بر سیاست و علم اثر می گذارند را مدّ نظر قرار دهید و برای ارزیابی و تعیین سطح پژوهشگران از شاخص ضریب تأثیر استفاده نکنید.

ضریب تأثیر ارائه شده توسط گارفیلد تعیین کننده کیفیت کلی یک نشریه است و نمی توان از آن به عنوان سنجش کیفیت مقالات و یا یک فرد استفاده کرد و به طور خاص بهره برداری کرد؛ این موضوع سوء استفاده علمی اساتید و پژوهشگران در وزن دهی به کارهای تحقیقاتی خود بر اساس شاخص نسبی نشریات است که تنها تعیین کننده میزان محبوبیت نشریات علمی است.

مدیر مرکز مطالعات علوم و فناوری دانشگاه لایدن در هلند استفاده از ضریب تأثیر نشریات را برای ارزیابی عملکرد یک فرد یا مقاله، گناه کبیره می داند.

ضریب تأثیر سوء استفاده ای مخرب برای دعوت دیگر پژوهشگران به بازی شاخص ها است. به طور مثال توجه مؤسسات و نشریاتی همچون ساینس[۱۶] به اینکه مقالات مهم در زمینه علوم زیست شناسی بسیار بیشتر از علوم اجتماعی استناد می گیرند کاملاً قابل درک است. آنها برای کسب رتبه سازمانی فقط در این زمینه فعالیت می کنند و فقط مطالب علمی اشخاص سرشناس و مشهور و یا غیر سرشناس در سازمان های برجسته را به انتشار می رسانند تا میزان مطلوبی از استنادات را به خود اختصاص دهند.

از سویی باید توجه کرد که حتی به اعتقاد اصحاب گارفیلد، چنانچه اثری هرگز استناد نشده باشد، این بدان معنا نیست که آن اثر پژوهشی از کیفیت پایینی برخوردار است. چرا که در حدود ۴۲ درصد از مقالات نمایه شده در پایگاه استنادی آی.اس.آی[۱۷] هرگز استنادی دریافت نکرده اند.  ضریب تأثیر گارفیلد به عنوان ابزاری برای کتابخانه های تحقیقاتی در نظر گرفته شد تا کتابداران بتوانند به طور هوشمندانه بودجه های محدود و اندک اختصاص داده شده به کتابخانه های خود را به طور شایسته به کار برند؛ این به گونه ای است که در کتابخانه های تحقیقاتی، شاخص ضریب تأثیر گارفیلد، شایستگی نشریات علمی – تحقیقاتی را به طور نسبی برای کتابداران هم مشخص می کند.

دکتر پلوم[۱۸] استادیار دانش سنجی و تجزیه و تحلیل بازار در تحقیقات و روابط علمی در انتشارات الزویر[۱۹] و متخصص صلاحیت علمی است که علاقه ویژه ای به موضوع استفاده و سوء استفاده از ضریب تأثیر و ظهور معیارهای جایگزین برای ارزیابی نشریات دارد. وی مباحث مطرح فوق را بارها برای سردبیران، جوامع علمی و جامعه نشر به طرق مختلف ارائه داده است. وی در مقاله کوتاهی که در سال ۲۰۱۳ میلادی نگارش شده دیدگاه شرکت بین المللی الزویر را اینگونه بیان کرده است که شرکت الزویر بیانیه دورا را به دلایلی امضاء نمی کند اما از فعالیت های آن حمایت می کند و برخی از معیارهای آن را به کار خواهد برد. او در همین مقاله اعلام می کند که پایگاه اطلاعاتی «مندلی[۲۰]» که وابسته به شرکت انتشاراتی الزویر است بیانیه دورا را امضاء می کند.

به عنوان نتیجه نهایی این نوشته، توصیه نگارنده به رهبران مؤسسات علمی- تحقیقاتی است؛ آنان باید مسئولیت کامل تجزیه و تحلیل اندیشه های علمی دیگر پژوهشگران در مجموعه خود را بپذیرند و برای درک بهتر آن اندیشه ها تلاش کنند. این کار مستلزم بهره برداری از روش های گوناگون معناداری است که از جمله آنها مطالعه واقعی مطالب علمی است؛ نه نگاهی گذرا بر اساس رتبه بندی عددی. توصیه دیگر به برخی پژوهشگرانی است که راه نجات خود را استناد به نشریات دارای ضریب تأثیر بالا و یا اشخاص شاخص می دانند؛ اجازه دهید و جرأت داشته باشید تا مطالب واقعاً علمی و کاربردی را ارجاع دهید.

منبع: لیزنا

علوم کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی...
ما را در سایت علوم کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : inlma بازدید : 256 تاريخ : سه شنبه 20 اسفند 1398 ساعت: 5:20